سلام دوستان عزیزم امیدوارم هر جای ایران که هستید سالم، سلامت و پر انرژی باشید. امروز میخوام راجب موضوع مهمی باهاتون صحبت کنم؛ دروغی به نام باور. دروغی به نام باور پرده از کار خیلی از سخنرانان انگیزشی برمیداره و ماهیت اصلی این کار رو روشن میکنه. اما قبل از اون میخوام خبر خوبی بهتون بدم. خبری بسیار خوشحال کننده. امروز دروه هوش مالی آماده شده و من از این بابت بسیار خوشحالم. دو سال تمام به همراه دوتا از همکارانم خانم قزلباش و خانم صاحبدل به سختی روی این دوره کار کردیم و بالاخره این دوره رو تموم کردیم .
من بسیار از همکارانم تشکر میکنم که تو این زمینه خیلی به بنده کمک کردن و گاهی روزها ۱۴ ساعت کار میکردیم تا این آموزش بسته بشه. و خبر خوشحال کننده بعدی که بهتون میدم اینه که اطلاعات این دوره تماما جمع آوری شده و ما این دوره رو در اردیبهشت ۹۶ عرضه میکنیم.
اما موضوعی که قراره راجبش صحبت کنیم، عنوانش دروغی به نام باوره. این موضوع که توو کشور ما جدیداً خیلی باب شده که متاسفانه بسیاری از سخنرانان ما روش تاکید دارن اینه که با تغییر باور شما ثروتمند میشید. همه میان به افراد انگیزه میدن، باورهاشون رو تغییر میدن ولی چون اطلاعاتی نمیدن ، افراد افسرده میشن. دوستان من به شما میگم با تغییر باور شما رفتارتون عوض میشه، اما وقتی که باورهاتون عوض بشه اینکه نتیجه بگیرید تضمینی نیست. اطلاعات خوب به همراه تغییر باورها برای شما نتیجه ساز خواهد بود. برای شما پول رو خلق خواهد کرد.
خیلیا فکر میکنن دارن توو روشنایی حرکت میکنند ولی اینطور نیست. اونا مثل این میمونه که یک پروژکتور رو سرشون گرفتن و دارن در تاریکی حرکت میکنند. باورها موضوع مهمیه ولی مهمتر از اون داشتن اطلاعاته. اگر کسانی را سراغ دارید که به این شکل حرکت میکنند دوست دارم این مطلب به دست آنها نیز برسد تا بدانند، در مسیری اشتباه حرکت میکنند. باورها موضوع بسیار مهمی هستند، اما مهمتر از آنها اطلاعات مالی است.
باورها برای شروع لازمه باید ابتدا فیلترهای ذهنی و محدودیت های ذهنی خودمون رو برداریم. فرض کنید یک مدیر باور نداره که تبلیغات واسه کارش جواب میده، حال باید باور پیدا کنه، حالاکه باور پیدا کرده باید اطلاعات داشته باشه که کجا و چطور تبلیغ کنه، والا باز شکست میخوره. باورها خیلی مهمه و به ما کمک میکنه اقدام کنیم و از خود رفتار نشون بدیم، ولی برای نشان دادن رفتار باید اطلاعات داشته باشیم.
من زمانیکه وارد عرصه آموزش شدم، فقیر نبودم. با بهترین پول و ماشین اومدم، بهترین دفتر رو گرفتم. من مثل خیلی از افراد نیستم که بگویم از این کار پولدار شدم بلکه من در این زمینه سرمایهگذاری کردم و من زندگیم رو روی آموزش نساختم. من به دلیل علاقه به حوزه آموزش در این زمینه فعالیت میکنم و مثل خیلی از افراد نبودم که فقط از آموزش دارن پول درمیارن. من یکسال طول کشید که فقط تیمم را ببندم و خدا را شکر افرادی که در تیم حضور دارند بسیار با انگیزه، با اطلاعات و سختکوش هستند. برخی از این افراد ۱۴- ۱۵ ساعت در شبانه روز کار میکنند فقط به این دلیل که بتوانند اطلاعات خوبی را ایجاد کرده و به مردم کمک کنند.
همین سرمایهگذاری را که تیم آموزشی ماهان تیموری بر روی قسمت تولید محتوا کرده است میتوانستیم روی تبلیغات صرف کنیم و بسیار بیشتر از الان معروف شویم، اما خدا را شکر میکنم که چیزهایی مانند شهرت و معروفیت را که تا الان به دست آوردهایم، لطف خود مردم بوده است و خودشان ما را معرفی کردهاند. من دوره هوش مالی رو واسه نتیجه بهتر و تصمیمگیری بهتر برای شما آماده کردم و اینکه یاد بگیرید که چطور پول در بیاورید. هوش مالی موضوعی متفاوت و گسترده است و ما روی هوش مالی کودکان هم داریم کار میکنیم.
هوش مالی یعنی اطلاعاتی که یک مدیر باید داشته باشد با اطلاعات یک کارمند که با اطلاعات یک خانم خانهدار متفاوت است اما اساتید دیگه میان میگن :مدیر ، کارمند، خانه دار اگه میخواین موفق بشین باورهاتون رو تغییر بدین. دروغی به نام باور رو گسترش میدن، این درست نیست باورها ریشه کاره. باور یه چیز کلیه ولی واسه موفقیت مدیر ، کارمند و خانم خونه دار هرکدوم راه متفاوت خودش رو داره که ما در هوش مالی به طور کامل اون رو توضیح میدیم. من توصیه میکنم هرکسی دوره کسب ثروت و آرامش رو ندیده حتما تهیه کنه و باورهای خودشون رو عوض کنه، سپس من آموزش های لازم رو در اختیارتون قرار میدم.
کسانی که در تاریکی حرکت میکنند و فکر میکنند که تنها با تغییر باورها میتوانید به ثروت و موفقیت برسید باید بدانید که این طرز فکرشان درست نیست چرا که موفقیت به صورت آسانسوری به دست نمیآید و موفقیت احتیاج به دوره زمانی و صرف انرژی دارد. من خودم بیزینس کردهام و کسب و کار راه انداختهام و سختیهای کار را درک میکنم. مثل خیلی از افراد نیستم که بیزنسشان آموزش میباشد. امروزه افراد زیادی در این زمینه فعالیت میکنند اما مشخص نیست این افراد خودشان آیا در زمینه ثزوتمند شدن موفق بودهاند که حالا میخواهند این موارد را به دیگران آموزش دهند.
دوست دارم هوشیار باشید. خیلیا دارن تو حوزه آموزش درآمد کسب میکنن و فقط دارن مردم رو به سمت گمراهی میکشن. همه دوست دارن موفق بشن و این زمانی میسر میشه که شما اطلاعات داشته باشید. این افراد فقط به مردم انرژی میدهند اما آموزشهای آنها به پولدار شدن منتهی نمیشود چرا که اطلاعات لازم را ندارند. زمانی که بر روی باورهای خود کار میکنید انرژی و انگیزه میگیرید اما در قدم بعد نیاز به اطلاعات لازم دارید. پس به هوش مالی نیاز خواهید داشت. سعی کنید هوش مالی خود را افزایش دهید. به تمام افرادی که دوست دارن به موفقیت برسن قول میدم ، من به همراه تیم آموزشی ماهان تیموری که در حال حاضر ۷ نفر در حوزه تولید محتوا هستیم، شما رو به تمام خواسته هاتون میرسونیم و این زمانی اتفاق میافته که شما اطلاعات داشته باشید.
فکر مثل یک جرقه میمونه و حاصل جرقه باور آتش جرقه رو ایجاد میکنه . اطلاعات چوب این باوره و حال شما هی جرقه بزنید ولی وقتی چوبی نداشته باشی چیو میخوای آتیش بزنی. قسمت اصلی باورها زمانی اینجاد میشه که شما رفتار کنید و در راستای رفتارهاتون باید اطلاعات داشته باشید. اطلاعات شما کمک میکنه که بهترین نتیجه رو خلق کنید و ما به دنبال نتیجه ایم. عزیزان من، مسائل کاری رو باورهای شما حل نمیکنه اطلاعات شما حل میکنه.
یادمون باشه باورها خیلی مهمه ولی باورها همه چیز نیست و این یک دروغه.
باید اطلاعات داشته باشی تا با باوری که ایجاد کرده ای اون اطلاعات رو اجرایی کنه. ما ابتدا باید باورهای خودمون رو اصلاح کنیم و به هرکسی که دروه کسب ثروت و آرامش رو ندیده توصیه میکنم که حتما ببینه و باورهاشو تغییر بده. رویا پردازی نکنید، من باورم درست شده دیگه موفق میشم. عزیزان من، شما به اطلاعات نیاز دارید و تا اطلاعات درست نداشته باشید موفق نمیشید. هوش مالی خودتون رو افزایش بدید. ترکیب هوش مالی و باورها برای شما خلق پول میکنه، ثروت رو به همراه میاره براتون .
دوستان هدف ما صرفا کسب درآمد نیست. اگه من به درآمد فکر میکردم اون هزینه ای که دارم صرف این آموزش ها میکنم رو صرف تبلیغات میکردم و الان خیلی موفق تر بودم. ما به نتیجه فکر میکنیم و نتیجه عدده. اون عدد حساب بانکی شماست، تعداد سندهایی که دارید؛ درآمدی که دارید؛ زمانی که عدد یک برای شما تبدیل به دو شد بدان که باورها در حال نتیجه دادن است در غیر این صورت بدان که مسیر را اشتباه میروی. لطفاً ادامه نده ببین کجای کار ایراد دارد. من در طول کار به مشکلات زیادی برخوردم و مسائل مالی را درک میکنم.
اگر باور داشته باشید اقدام میکنید اما مسائل شما را اطلاعات شما حل خواهد کرد. برای مثال یک کارمند باور دارد که باید محیط کارمندی خود را رها کرده و به سمت تبدیل شدن به یک مدیر حرکت کند، اما اگر اطلاعات لازم را نداشته باشد چگونه میتواند بر ترسش غلبه کرده و از آن محیط کارمندی خارج شود. من به همه میگویم باورهها خیلی مهم هستند اما همه چیز نیستند. شما اول باید بر روی باورها کار کنید اما بعد از آن باید اطلاعات داشته باشید. از شما میخواهم این مطلب را چند بار ببینید. هر بار که آن را ببینید و مطالعه کنید یک چیز جدید متوجه میشوید. هوش مالی خود را افزایش دهید.
ترکیب هوش مالی و کار کردن بر روی باورها نتیجهاش برای شما خلق پول، درآمد بالاتر و خدمتگذاری بهتر در جامعه خواهد بود. پس بهتر است به خودمان دروغ نگوییم که تنها عامل موفقیت باور است. هوش مالی برای هر فردی متفاوت است و من در دوره هوش مالی این را گفتهام که چگونه میتوانیم درآمد خود را بالا ببریم. باورها یک چیز کلی است اما من به شما اطلاعاتی را که لازم دارید ارائه میدهم. به شما قول میدهم که هوش مالی یک تحول بسیار عالی را در زندگی شما ایجاد خواهد کرد.
من به همراه تیم آموزشی ماهان تیموری بهتون قول میدم کنارتون هستیم و بهتون راهکار میدیم که نتیجه بگیرید و به هرچیزی که لیاقتشو دارید برسید.
تا به حال مطالب زیادی در قالب مقاله و کتاب در مورد عادتها و رفتارها و تفاوت ثرومتمند و فقیر منتشر شده است. کسانی که به دنبال موفقیت و ثروتمند شدن هستند، سعی میکنند عادتهای افراد ثروتمند را یاد بگیرند و همواره به دنبال این موضوع هستند که بفهمند افراد ثروتمند و موفق چه رفتارهایی دارند که آنها را از افراد فقیر متمایز می کند. اما تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که افراد فقیر چه عاداتی دارند که باعث تمایز آن ها از ثروتمندان می شود؟ در این مطلب به این موضوع میپردازیم و برخی از این عادتها را برای شما توضیح میدهیم.
تأثیر دعا بر روی کسب ثروت و آرامش (2) ثروتراز های کسب ثروت؛
اگر شما هم به دنبال موفقیت و ثروت هستید، این مطلب میتواند برای شما مفید باشد، چرا که با دانستن و پی بردن به عادتهای افراد فقیر و اصلاح این عادتها در خود میتوانید گامی مثبت در جهت ثروتمند شدن بردارید پس در ادامه با ما همراه باشید. این جمله را فراموش نکنید انسانها عادتهای خود را میسازند و در مقابل عادات نیز انسانها را میسازند.
آموزش کسب ثروت افراد فقیر افراد فقیر با ثروتمند افراد فقیر با موفق
شاید این جمله در نگاه اول صحیح نباشد اما افراد فقیر از رفاه و راحتی فراری هستند. آنها به اشتباه فکر میکنند که زندگی باید سخت باشد و سختی کشیدن لازمه یک زندگی نرمال است. بسیاری از افراد فقیر خیال میکنند که اگر زندگی بدون سختی داشته باشند یک جای کارشان ایراد دارد. این افراد اگر در ظاهر نیز این جمله را نگویند اما واقعیت این است که این باور و طرز فکر در آنها وجود دارد. گاهاً دیده میشود که افراد فقیر این طرز تفکر را به اطرافیان خود نیز توصیه میکنند. برای مثال آنها به اطرافیان خود میگویند « برای زندگی کردن باید سختی کشید». درست است که برای رسیدن به ثروت تلاش و سختی لازم است اما در نهایت این تلاش و سختی کشیدنها به ثروت و رفاه ختم می شود.
آموزش رایگان کسب ثروت آموزش علمی کسب ثروت
در طول زندگی پول به شما قدرت میدهد و اگه پولی در اختیار داشته باشید میتوانید از فرصتهایی که برای شما پیش میآید استفاده کنید. افراد فقیر چون درآمد زیادی ندارند به اشتباه فکر میکنند که نمیتوانند پس اندازی داشته باشند. آنها در طول ماه هر چقدر درآمد داشته باشند همه آن را خرج میکنند. آنها بیشتر از اینکه عاشق پول درآوردن و پس انداز کردن باشند، عاشق پول خرج کردن هستند.
کافی است که کوچکترین مشکلی برای این افراد در طول زندگی رخ دهد که برای حل آن احتیاج به پول داشته باشند، در این صورت آنها به سرعت دچار مشکل شده و مجبورند برای رفع مشکل خود پول قرض بگیرند. به طور کلی افراد فقیر علاقه ای به پس انداز کردن ندارند و حتی مواقعی که میتوانند درآمد بیشتری کسب کنند هم به جای اینکه به فکر پس انداز آن و استفاده از آن در آینده باشند به فکر این هستند که چگونه آن پول را خرج کنند.
علم کسب ثروت، کسب ثروت موفقیتهای مالی
رفتار اطرافیان بر روی انسان تأثیر زیادی دارد. اگر شما دوستی داشته باشید که به طور دائم در حال تلاش برای رسیدن به موفقیت و ثروت است، مطمئن باشید که رفتار و طرز تفکر این دوست بر روی رفتار و طرز فکر شما نیز تأثیر خواهد گذاشت. اما افراد فقیر اطراف خود را از دوستان فقیر پر میکنند. یکی از عادات افراد فقیر این است که آنها به طور مرتب وقت خودشان را با افراد فقیر دیگری صرف میکنند. آنها میترسند که وقتگذرانی با افراد فقیر را کنار بگذارند و وقت خودشان را در کنار افراد موفق و ثروتمند بگذراند.
افراد فقیر اگر پولی در جیب داشته باشند و با پیشنهادات تخفیفی یا حراجیها مواجه شوند احتمال زیادی وجود دارد که فریب بخورند و اقدام به خرید کنند. همانطور که گفتیم این افراد عاشق پول خرج کردن هستند و بسیار دیده میشود که در مواجهه با چنین پیشنهاداتی اقدام به خرید چیزهایی میکنند که حتی به آن احتیاج هم ندارند و از قبل هم قصد خرید آن را نداشتهاند. مغازههایی که تخفیف میدهند و حراجیها به راحتی قادر هستند که جیب افراد فقیر را خالی کنند. این افراد با دیدن تخفیفات هیجانزده شده و بدون فکر اقدام به خرید میکنند.
افراد فقیر به سلامت غذایی که میخورند، توجهی ندارند. آنها به راحتی از فست فودها و غذاهای چرب و شیرین استفاده کرده و به بدن خودشان ضرر وارد میزنند. یک بدن سالم باعث بهبود عملکرد انسان در زمینههای مختلفی در طول زندگی از جمله کسب و کار میشود. برای ثروتمند شدن یکی از ابزارهای مهم، داشتن بدنی سالم است که بتواند خوب کار کند تا مغز بتواند تصمیمات درستی بگیرد. حتما این جمله را بارها شنیدهاید که عقل سالم در بدن سالم است. بدن و ذهنی که به دلیل استفاده از غذاهای ناسالم دچار آسیب شدهاند، نمیتوانند عملکرد عالی داشته باشند. در مقابل افراد ثروتمند اهمیت زیادی برای سلامتی جسمی خود قائل هستند و به سلامت غذایی که به طور روزانه میخورند، دقت میکنند.
باید به شما بگویم که یکی از عادات افراد فقیر این است که از شکست میترسند. آنها میترسند برای رسیدن به اهداف خود تلاش کنند. آنها میترسند که جواب نه بشنوند. ملامت شدن از طرف اطرافیان در صورت شکست به یک کابوس دائمی برای افراد فقیر تبدیل میشود. آنها نمیتوانند کار جدیدی را شروع کنند چون به این موضوع فکر میکنند که در صورت شکست ممکن است از طرف اطرافیان خود مورد سرزنش و ملامت قرار بگیرند. ترس از شکست باعث ایجاد یک شکست دائمی در طول زندگی افراد فقیر میشود. این افراد ممکن است ایدههای خوبی برای کسب و کار و ثروتمند شدن داشته باشند اما به خاطر ترس از شکست حاضر نیستند هیچگونه ریسکی را قبول کنند.
شک نکنید که برای ثروتمند شدن نیاز به آموزش و افزایش هوش مالی خود دارید. افراد فقیر علاقهای به آموزش و یادگیری مطالبی که باعث افزایش هوش مالی آنها میشود، ندارند. آنها حاضرند ساعتها وقت خود را صرف امور بی فایده کنند اما اگر دوستی سعی کند اطلاعاتی را به آنها آموزش دهد که باعث افزایش هوش مالیشان میشود، چندان استقبال نمیکنند. مهمترین چیزی که اجازه نمیدهد این افراد ثروتمند شوند پایین بودن هوش مالی آنها است اما با این وجود در مقابل آموزشهایی که در این زمینه میتواند به آنها کمک کند، بی اشتیاق هستند و به طور کلی رغبتی به مسئله آموزش و یادگیری ندارند. در مقابل افراد ثروتمند با اینکه به ثروت و موفقیت رسیدهاند اما همیشه تشنه آموزش و یادگیری اطلاعات مالی هستند.
افراد زمانی میتوانند به ثروت و موفقیت برسند که عملگرا باشند. اگر فردی دنیایی از ایدههای پولساز را نیز در ذهن خود داشته باشد اما کار را شروع نکند، مطمئناً به موفقیت و ثروت نمیرسد. افراد فقیر زیادی وجود دارند که ایدههای خیلی خوبی برای رسیدن به ثروت دارند اما هیچگاه شروع به کار نمیکنند. این افراد تنها دوست دارند در مورد ایدههای خود حرف بزنند اما زمانی که در مورد عملی کردن ایدهها از آنها سوال میشود این موضوع را به زمانی در آینده موکول میکنند و در نهایت مشاهده میشود که چندین سال از عمر این افراد به همین صورت گذشته در حالی که هیچ اقدامی برای رسیدن به اهداف و آرزوهای خود انجام ندادهاند.
اگر به اطراف خود نگاه کنید، افراد زیادی را میبینید که به موفقیتهای مالی دست پیدا نکردهاند و دیگران را مسئول این اتفاق میدانند. افراد فقیر عادت دارند که زمین و زمان را مسئول عدم موفقیت خود بدانند از دید آنها همه مقصرند به جز خودشان و عملکردی که داشتهاند. افراد فقیر عادت دارند که مسئولیت زندگی خود را قبول نکرده و این مسئولیت را به گردن دیگران بیاندازند. بدون شک مهمترین عامل برای موفقیت و یا عدم موفقیت مالی، خود شخص میباشد. بعلاوه دیگران ممکن است تاثیرگذار باشند اما هیچ چیزی به اندازه خود شخص در این زمینه تأثیرگذار نیست. پس یکی از مواردی که برای ثروتمند شدن باید رعایت کنید این است که مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید.
این یک واقعیت است که افراد فقیر نسبت به افراد ثروتمند اهمیت کمتری برای خودشان قائل هستند. این افراد کمتر به آراستگی ظاهر و بهداشت شخصی خود توجه میکنند و در نتیجه مردم کمتر آنها را دوست خواهند داشت و به آنها اعتماد خواهند کرد. شاید این موضوع در ابتدا ساده به نظر برسد اما آراستگی ظاهر میتواند یکی از عوامل موفقیت افراد ثروتمند باشد. افراد فقیر حتی از نظر پزشکی هم توجه کمتری به خودشان میکنند. آنها در مقایسه با افراد ثروتمند کمتر برای چکاب به پزشک مراجعه میکنند و به طور معمول از سلامتی پایینتری برخوردار هستند.
برای اصلاح عادتهایی که نقش مخربی در رسیدن شما به ثروت دارند را در ابتدا باید بشناسید. در این مقاله تعدادی از عادتهای افراد فقیر را برای شما توضیح دادیم. میتوانید به این موارد توجه کنید و ببینید که آیا این عادات در شما وجود دارند یا خیر. زمانی که این موضوع را بفهمید قادر خواهید بود که با تغییر و اصلاح آنها گام مثبتی را در جهت رسیدن به ثروت بردارید. توجه کنید که اینها تنها بخشی از عاداتی هستند که در افراد فقیر دیده میشود. عادات، رفتارها و باورهای مختلفی وجود دارند که مانع از رسیدن انسانها به ثروت و موفقیت میشوند.
مارک کابن مارک کابن
مارک کابن (Mark Cuban) ایشان در یک خانواده متوسط در پترزبورگ ایالات متحده متولد شد. از همان دوران کودکی و نوجوانی به دلیل وضعیت اقتصادی خانواده و همچنین به سبب علاقه فراوان خودش به تجارت به این عرصه قدم گذاشت. در سن ۱۲سالگی کودکی دست و پا چلفتی با یک عینک ته استکانی در محله های اطراف کیسه زباله می فروخت و اندک درآمد خود را صرف هزینه های ضروری کودکانهاش میکرد. در همان روزها بود که اصول اولیه تجارت را به خوبی آموخت؛ او دریافت که هیچ شغلی سبب کاهش اعتبار اجتماعی نمی شود و از سویی دیگر آموخت که برای کسب درآمد حتما نیازی نیست که انسان سرمایه کلان اولیه داشته باشد.
مارک کابن مارک کابنمارک کابن
او که در مدرسه علیرغم مشکل بینایی و همچنین فرصت اندک برای درس خواندن به سبب کار روزانه اش توانسته بود همواره بهترین نمرات را به دست آورد و به عنوان یکی از بهترین شاگردان مدرسه دوران تحصیلی را به اتمام رساند. تصمیم گرفت هدف داشته تا وارد دانشگاه شود. رشته مورد علاقه او بازرگانی بود و در سراسر ایالات متحده تنها ده دانشگاه تدریس این رشته را در اختیار داشتند. از میان این ده دانشگاه، کم هزینه ترین یعنی دانشگاه Indiana را برگزید وبرای ادامه تحصیل وارد آنجا شد. اگرچه Indiana در مقایسه با دیگران کم هزینه تر بود اما به هر حال دوران دانشجویی نیز خرج و مخارج خاص خود را داشت. و مارک برای تامین هزینه هایش به مشاغل گوناگونی روی آورد تا بتواند حداقل علاوه بر هزینه تحصیل، خود را از گرسنگی برهاند.
از فروش کیسه های زباله تا قرار گرفتن در لیست میلیاردها استعداد
از همان سال اول با مشکلات فراوانی روبه رو شد: سنگینی هزینه ها و اجبار او برای روی آوردن به حرفه های مختلف از یکسو و رفتار خشن و ناملایم ناظم دانشکده از سویی دیگر، هر لحظه او را تشویق به ترک تحصیل می کرد؛ اما علاقه او به بازرگانی توانست تا اخذ مدرک کارشناسی با بهترین نمرات او را همراهی سازد. ولی دیگر تاب ادامه تحصیل برای MBA را نداشت. از همین رو به کارشناسی اکتفا کرد و از دانشگاه بیرون آمد. با بیرون آمدن از دانشگاه مارک تصمیم گرفت تا تمامی آموخته ها و تجربیات این سالهای سخت را به کار بندد و تلاش خود را برای آینده ای روشن آغاز نماید. او با نیاز بازار وقت جامعه به خوبی آشنایی داشت.
اعتماد به نفس باور های ژان کلود دسو بیندیشید و ثروتمند شوید تغییر باور
او تصمیم گرفت وارد صنعت کامپیوتر شود، صنعتی که حتی کوچکترین اطلاعاتی در مورد آن نداشت! با بکار گیری تمامی زوایای اقتصادی و همچنین مطالعه بسیار در مورد مسائل ابتدایی این عرصه، مارک در سال ۱۹۸۳ یک شرکت کامپیوتری با نام MICroSolutinos و با کاربری مشاوره کامپیوتری بنا کرد که در عرض چند سال به سرعت به اولین شرکت مشاوره و ادغام سیستم ها تبدیل شد. از سال ۱۹۹۰ این شرکت سالانه درآمدی معادل ۳۰ میلیون دلار به دست آورد. اما درآمد واقعی زمانی عاید مارک شد که کمپانی بزرگ COMPU Sever اقدام به خرید شرکت Cuban نمود ودر جریان این معامله سرمایه بسیار خوبی ازآن او شد.
با بدست آوردن این گنج باور نکردنی مارک دیگر تمامی روزهای سخت گذشته را پشت سر گذاشته بود و حال تمامی رویاهایش را در عالم واقعیت می دید. او که در دوران کودکی همیشه آرزو داشت همانند اشراف زاده ها در گوشه ای بنشیند و از گذر زندگی لذت ببرد، تصمیمم گرفت تا کسب و کار را رها کرده و روزهای خوش زندگی را آغاز نماید.
جادو.ی باور چه عاملی موجب ثروتمند شدن افراد می شود؟ خلاقیت
از این رو، به همراه یکی از همکلاسی های قدیمی اش در Indiana خانه ای در دالاس خرید و هر دو به اتفاق هم به یادآوری خاطرات تلخ و شیرین گذشته پرداختند. اگرچه مارک به طور فیزیکی به کار اشتغال نداشت اما ذهن او همواره درگیر مسائل متعدد بود. او که علاقه شدیدی به ورزش بسکتبال داشت، به خود می اندیشید که چرا نمی تواند بازی تیم های مورد علاقه اش را از رادیو دنبال نماید. همین فکر جرقه ای بود برای یک پدیده نوین! «چرا نمی شود شبکه های رادیویی و تلویزیونی را مستیما از طریق اینترنت دریافت کرد؟ این سؤال به تولد Broadcast.com در سال ۱۹۹۵ انجامید و در نتیجه آن، مارک به شهرت بسیار بالایی دست یافت.
ذهن افراد ثروتمند زندگینامه مارک کابن کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید
با روی کار آمدن Broadcast.com دیگر تمامی کاربران اینترنتی قادر بودند برنامه های دلخواهشان را به طور مستقیم از طریق اینترنت دریافت کنند و این مسئله شور و هیجان خاصی در میان مردم پدید آورد. چندی بعد در سال ۱۹۹۹ کمپانی یاهو این سایت را به مبلغ ۲ میلیارد دلار خرید و با این اقدام او را روانه لیست میلیاردرهای دنیا نمود. حال او حتی از رؤیاهای کودکانه اش نیز فراتر رفته بود و دیگر نمی دانست با این سرمایه چه کند. ابتدا خانه ای به مساحت ۶۰۰۰ مترمربع در دالاس خریداری کرد و بعد یک هواپیمای شخص به قمیت ۴۱ میلیون دلار خرید و سرانجام بهترین هدیه زندگی اش را به خودش داد: خرید سهام یکی از تیم های بسکتبال حاضر در NBA با نام dallas Mavericks به مبلغ ۲۸۰ دلار؛ سرانجام در ۱۴ فوریه سال ۲۰۰۰ اقدام به خریداری این تیم می کند.
عشق و علاقه فراوان و هدف از زندگی او به این رشته ورزشی سبب شد تا او یک شبکه ورزشی تلویزیون را مختص پخش این تیم نماید و همچنین در خطوط هوایی امریکن ایرلاین اقدام به پخش مسابقات این تیم کند. نکته قابل توجه در مورد تعصب بیش از حد به این رشته و این تیم، آن است که او تا به این سن ازداوج نکرده و حتی قصد ازدواج نیز ندارد، چرا که او خود را در عقد تیم بستکبالش می داند و زندگی مشترک با این تیم را به زندگی های رایج فعلی ترجیح می دهد!!
مارک کابن از فروش کیسه های زباله تا قرار گرفتن در لیست میلیاردها
بینش تان در کسب و کار موضوع بسیار با اهمیتی است بینش سازنده مسیر کار شما را مشخص می کند و موانع را از راه شما برمی دارد و سرعت شما را درموفقیت افزایش می دهد. بینش تان در کسب و کار چیست؟ چقدر به بینشتان در کسب و کار اهمیت داده اید؟ آیا برای تغییر بینشتان در کسب و کار تان تلاش کرده اید؟
آموزش شروع کسب و کار آموزش کسب و کار
بینش یک نفر می تواند جهان را عوض کند. تنها چیزی که نیاز دارید بینش است.آنگاه همه چیز ممکن می شود
از کسانی که می کوشند بلند پروازی هایت را کوچک کنند بپرهیز. فرودستان به این امر می پردازند. اما بزرگان راستین این احساس را در تو پدید می آورند که تو نیز می توانی از بزرگان باشی . (مارک تواین)
اگر بینش درستی در کسبوکار نداشته باشید، ضررهای مادی و معنوی دچارمی شوید. عدم وجود بینش که موجب ایجاد ضرر میشود، میتواند سه دلیل زیر را داشته باشد:اولین دلیل این است که وقتی انسانها معیار درستی نداشته باشند و براساس ظاهر فرد، سوابق خانوادگی، موقعیت اجتماعی، شرایط مالی و. افراد موردنظر را اولویتبندی کنند و همین باعث میشود در انتخاب و تصمیمگیری خود دچار اشتباه گردند.دومین دلیل این است که دید و استدلال انسان از شخصیت و ذات دیگران آنطور که خود فرد میخواهد ببیند و دوست دارد؛ نه آنطور که فرد مقابل هست و رفتار میکند.
آموزش مذاکره در کسب و کار ارزیابی حس درونی ما استراتژی در کسب و کار
حس درونی ما نباید در شناخت ما از فرد مقابل تأثیر بگذارد و به ما جهتدهی کند؛ بلکه باید ظاهر و باطن خود فرد بهصورت خام بدون دخالت امیال درونی، مورد ارزیابی قرار گیرد.سومین دلیل این است که تغییرات زیاد و نوسان دار در طرف مقابل به دلیل اعتقادات سست و کممایه، تکبر و مریضی روحی و روانی ...!بینش در کار برای هر شغلی با شغل دیگر متفاوت است؛ همانطور که بینش لازم برای کار کردن بهعنوان کارمند با مدیر متفاوت است. در ادامه به بینش لازم برای شغل کارمندی و سپس شغل مدیریت میپردازیم.
برای کار بهعنوان کارمند برگ خریدهایی مدنظر است اما این برگ خریدها کلی است و به بهبود موقعیت شما چندان کمکی نمیکند فقط در فرایند استخدام و ادامه کارتان مؤثر است. این برگ خریدها شامل علم و تحصیلات، مهارت و حرفه، سابقه میشود. کارمند باید رازدار باشد و اسرار کاری بهخصوص اسرار کارفرما را هیچ جا مطرح نکند. نظم داشته باشد و کارها را بر اساس نظم و به ترتیب انجام دهد. کارمند باید امور را در دست بگیرد و برای پیشرفت کار و بهتر شدن وضعیت سازمان کار کند. وقتی کار میکند باید تصور کند کار تمام سود و زیانی که خواهد داشت به او برمیگردد و نصیب او میشود تا بیگدار بر آب نزند.
استفاده از داشته ها در کسب و کار، اصول هدف گذاری
با تلاش کارمند در راستای پیشبرد اهداف سازمان، ریاست و مدیریت نیز برای تلاش خالصانه کارمند حقوق، مزایا و تسهیلات به مقدار بیشتر به کارمند اختصاص دهد تا او نیز تشویق شود که کار خود را مجدانه با تلاش بیشتر و نیت بهتر ادامه دهد.
اگر کاری را برعهدهگرفتهاید و انجام میدهید و برای انجام کارتان کارمندانی دارید، باید ارتباط خوبی با کارمندانتان داشته باشید و آنها را ازخودراضی نگهدارید و سبب ایجاد انگیزه و علاقه برای انجام کار در آنها بشوید. قوانین کار که در جامعه همگانی شده را شامل حال آنها کنید. این قوانین شامل حقوق قانونی تصویبشده از سوی وزارت کار، بیمه کار، ساعات کاری روزانه مشخص و قانونی، مرخصی و اضافهکاری و. میشود. اگر تمامکارها بر وقف مراد کارمند و مدیر پیش برود، دو طرف راضی خواهند بود و مدیر و صاحبکار سود خواهند برد و کارمند با رضایت و علاقه امور را پیگیری خواهد کرد.
راز موفقیت و کسب درآمد در گرو چیست!
تمام موفقیتها به چه چیزی برمیگردد؟
راز موفقیت چیست؟
اگر بینش داشته باشیم، چه اتفاقی میافتد؟
موفقیت درگرو بینش خوب است و هر موفقیتی در هرکجا و هر موفقیت از یک بینش یکتا برمیخیزد.انسانی که بینش ندارد، جایی برای تکیه کردن به او و امید بستن به او را ندارد. انسانی که بینش ندارد، شکستخورده است. بینش به انسان شهامت و تفکر میدهد و او برای به دست آوردن خواستههایش به تلاش میافتد. انسان بدون بینش مانند انسان بدون امید و شهامت است.داستانی را میخواهم در ادامه شرح بدهم. این داستان نشاندهنده بینش در انجام امور است و انسانهایی که با بینش و بدون آن کارمی کنند، را مقایسه میکند. اسم داستان، داستان سه کارگر است.
بینش تان در کسب و کار چیست ، بینش در کسب و کار
داستان سه کارگر ازآنجا شروع میشود که مردی به دیدن کلیسایی در حال ساخت میرود تا ببیند کلیسا ر ا چگونه میسازند. مرد سه کارگر را میبیند که در حال چیدن اجرهای کلیسا هستند. مرد شروع به صحبت با اولین کارگری که با او برخورد میکند، میشود و از او میپرسد چهکار میکنی؟ می گه دارم آجر میچینم که کارفرمایم گفته است. مرد با دومین کارگر روبرو میشود و میپرسد کارتوچیست؟ کارگر میگوید من کار میکنم که مخارج زندگیام را پرداخت کنم و برایم مهم نیست چهکاری انجام دهم. امروز اینجایم و فردا شاید نجاری کنم. مرد برایش صحبت کارگران و نظرات آنها نسبت به کارشان جالب بود. پس سراغ کارگر سوم رفت و از او پرسید اینجا چه میکنی؟ کارگر سوم گفت من کلیسا میسازم ونمی خوام در کارم وقفه ایجاد کنم پس زودتر برو.
بینش موردنیاز برای شغل کارمندی پول کافی تبدیل ارزو به هدف؛
به نظر من کسی که فقط برای پول کار میکند، برایش اهمیت ندارد که ساختمان کلیسا زیبا دربیاید. او در ساخت دقت زیادی به کار نمیبندد و فقط میخواهد زودتر پولش را بگیرد و مخارجش را بپردازد. به آینده فکر نمیکند و فقط در فکر امروزش است. نفر سوم که فکر ساخت کلیسا است ونمی گذارد چیزی یا کسی آرامش و تمرکز ذهن را در حین کار به هم بریزد، بینش دارد. او میداند ساخت دیوار تنها مهم نیست بلکه باید به تمام ابعاد کار توجه کرد. نفر اول تابع دستورات است و به بنا توجه ندارد و تنها برای او تابعیت از کارفرما و حرفشنوی از او مهم است. اختیار او در انجام امور کم است و فرمانبردار است.
ریاست و مدیریت کسب و کار کمبودخلاقیت هدف هدف ،
از حرفهای سه کارگر چه برداشتی میکنید؟کدام کارگر بینش دارد؟کدام کارگر با عشق و علاقه کار میکند؟نفر اول و دوم فکر این هستند بهمحض تمام شدن ساعت کاری، محل کار را ترک کرده و به خانه برگردند. آنها علاقهای به ادامه کار ا خود نشان نمیدهند. نفر سوم دوست دارد کارش را ادامه دهد و اضافهکاری کند. او برای تمام شدن ساخت کلیسا آرزو و امید دارد و تمام تلاشش را میکند. زمانی هم که ساخت کلیسا تمام شود به کلیسا رفته و به خانواده خود میگوید من کلیسا را ساختم. این فرد آرمان دارد و هر بار از دیدن ساخته خود خشنود میشود و رضایت درونی دارد. نفر اول و سوم ناراحت بعد ار اتمام کار دنبال کار دیگری هستند واگر نفردوم حقوق خوبی دریافت نکند به آن کلیسا هم نخواهد آمد.
در مقاله طلائی ترین نکات برای خلق موفقیت و رشد فردی ، راهکار های موثر استاد موفقیت، جک کانفیلد برای خلق موفقیت و رشد فردی را مطالعه خواهید کرد که می تواند به شما کمک کند تا یک زندگی زیبا و رویایی را برای خود و اطرافیانتان خلق کنید و از آن لذت ببرید. هدف اصلی از زندگی رشد فردی و هر روز بهتر شدن است. سفر رشد فردی هیچ وقت به پایان نمی رسد همیشه چیزی در وجود ما هست که می توانیم بهترش کنیم، یعنی هیچگاه به نقطه ای نمی رسیم که دیگر هیچ رشدی امکان پذیر نباشد. اگر مایل به رشد فردی هستید مقاله طلائی ترین نکات برای خلق موفقیت و رشد فردی استاد جک کانفیلد را در ادامه مطالعه کنید.
اولین گام این است که تصمیم بگیرید چه می خواهید؟ می خواهید چه کاری را انجام دهید ؟ می خواهید چه چیزی را تجربه کنید؟ و چه چیزی را کسب کنید؟ یا می خواهید چه فردی باشید؟ یکی از دلایل اصلی اینکه اکثر مردم نمی دانند چه می خواهند این است که مشخص نکرده اند که چه می خواهند. دانشمندان بعد از سالها تحقیق در مورد عملکرد مغز دریافته اند که مغز چگونه به ما برای رسیدن به خواسته هایمان کمک می کند. وقتی که ما اهداف خود را مشخص می کنیم مغز ما و جهان هستی به ما در تحقق آرزوهایمان کمک می کنند.
برای خلق یک زندگی رویایی با پروسه ی مشخص کردن اهداف خود شروع کنید. حداقل سه هدف خود را در این زمینه ها اهداف مالی, شغل , اوقات فراغت , سلامتی , روابط و رشد فردی مشخص کنید. اگر اهدافتان بیشتر از اینهاست خودتان را محدود نکنید اهدافتان را بنویسید. به یاد داشته باشید می توانید اهداف کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشید .
به عنوان مثال: در زمینه ی مالی ممکن است هدف کوتاه مدت تسویه 5000 دلار باشد یا در بلند مدت هدفتان 5میلیون دلار باشد. شما باید هر دو هدف را در ذهنتان حفظ کنید. اگرچه باید بیشتر بر هدف کوتاه مدت تمرکز کنید .
وقتی که هدفتان را مشخص کردید مهم است که در راستای رسیدن به هدف اقداماتی انجام دهید. یکی از این اقدامات می تواند یادگیری یک مهارت جدید یا کارهایی باشد که برایتان مشکل و کمی ترسناک است؛ مانند سخنرانی در جمع ، استارت یک کسب و کار، کسب مدال المپیک و ... . همه اهداف مهم هستند اما هدف نهایی متخصص شدن در زندگی است. ساختمانها تخریب می شوند ، شرکت ها ورشکسته می شوند، ماشین ها قدیمی و فرسوده می شوند، بدن پیر می شود و نام و شهرت رو به افول می رود اما، مهارت ها ی جدید، توانایی ها و آنچه یاد گرفته اید هرگز از بین نمی رود.
اینها هدیه های واقعی و با ارزش موفقیت هستند. جیم ران پروفسور انگیزشی می گوید: هدفتان باید آنقدر بزرگ باشد که در پروسه ی رسیدن به آن شما به فردی ارزشمند تبدیل شوید. مهارتهایتان را ارتقا دهید. هرچقدر بیشتر تمرین کنید، در مهارتهایتان بهتر و قویتر میشوید. پس حتما به فکر تمرین و بهتر کردن مهارتهایتان باشید. برای افزایش مهارت در یک دوره آموزشی جدید شرکت کنید. دورههای آموزشی یک راه عالی برای یاد گرفتن دانش و مهارتهای جدید هستند، با آدمهای جدید هم آشنا میشوید. لازم نیست که یک دوره بلندمدت باشد، میتوانید در کارگاهها و سمینارهای یکی-دو روزه شرکت کنید.
بر ترس هایتان غلبه کنید. اگر ترسهایتان را شناسایی کنید، حوزههایی که نیاز به رشد دارید هم خواهید شناخت. در واقع ترس مثل قطبنمای رشد عمل میکند. اگر از چیزی میترسیم، نشاندهنده چیزی است که باید در آن زمینه رشد کنیم. نقاط کورتان را شناسایی کنید. همان طور که از اسمش معلوم است، نقطه کور را نمیتوانیم ببینیم. از نظر رشد فردی، نقاط کور چیزهایی هستند که از آنها بیاطلاع هستیم. شناختن نقاط کور به ما کمک میکند تا در واقع چیزهایی که به بهبود نیاز دارند را بشناسیم.
یکی از تمرینهایی که میتوانید در این زمینه انجام دهید این است که تمام چیزها، اتفاقات و افرادی که در طول روز شما را خسته، عصبی یا ناراحت میکنند شناسایی کنید. همینها نقاط کور ما هستند. در قدم بعدی باید به آنها رسیدگی کنید و راهکارهایی برای از بین بردن این نقاط کور بیابید. برای یافتن نقاط ضعف خود می توانید از نظر دیگران هم استفاده کنید. خانواده، دوستان، آشنایان و همکاران شما بدون تعصب و پیش داوری می توانند به شما در شناختن نقاط کور و ضعفتان کمک کنند. عادت های خوب را در خود ایجاد و تقویت کنید عاداتی مثل کتاب خواندن ، ورزش روزانه، مدیتیشن، سحرخیزی و غیره.
ابتدا اهداف خود را مشخص کنید، سپس آنها را بنویسید. اهداف باید واضح و مشخص و قابل اندازه گیری باشند یعنی زمان و مکان آن ها را مشخص کنید. بعنوان مثال اگر شما به من بگویید پول زیادی می خواهید من یک دلار به شما می دهم و قاعدتا شما باید اعتراض کنید و بگویید منظورتان پول بیشتری بود مثلا 20000دلار .شما باید مبلغ مورد نظرتان را به من بگویید .رییس شما، دوستان ، همسرتان، مغزتان، جهان هستی نمی دانند چه می خواهید مگر اینکه دقیقا بگویید چه می خواهید و چه موقع آن را می خواهید؟
هدفتان دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد و شما شروع به جذب افراد، منابع و موقعیت هایی می کنید که شما را برای رسیدن به اهدافتان کمک می کنند .
چشمانتان را ببندید و بر رویاها و اهداف خود تمرکز کنید و از خودتان بپرسید امروز من برای رسیدن به اهدافم چه کارهایی باید انجام بدهم و بطور پیوسته تلاش کنید ولی برای رسیدن به اهداف خود، هر روز یک گام کوچک بردارید .
هیچکس به جز خودتان مسئول رشد فردی شما نیست. پس باید تصمیم بگیرید که میخواهید رشد کنید و به تصمیمتان پایبند بمانید. یادتان باشد که این رشد فردی برنامه یک روزه نیست، باید برای تمام عمر روی آن برنامه ریزی کنید. ممکن است که بلافاصله تغییری احساس نکنید، اما بعد از مدتی تاثیر این برنامه را در خودتان و زندگیتان خواهید دید و به موفقیت چشمگیری دست پیدا می کنید.
افرادی که برای ارتقاء سطح توانمندیها و رشد فردی خود اهمیت قائل هستند و در این زمینه تلاش میکنند، همواره افراد شاخصی به شمار میآیند. در واقع کسی که به توسعه دامنه توانمندیهایش توجه میکند، زندگی و اطراف خود را دچار تغییرات عمدهای خواهد کرد. چنین فردی از جایگاه شغلی و اجتماعی متمایزی برخوردار است و فردی موجهتر و دوست داشتنی تر است.
اگر در راستای خواستهها و آرزوها و کارهایتان برنامه داشته باشید و بدانید که در چه زمانی چهکاری انجام دهید و چگونه عمل کنید، آنگاه از اهداف و خواستههایتان مراقبت میکنید و مسیر را بهتر و آمادهتر طی میکنید.
استاد موفقیت اعتمادبهنفس برنامه ریزی تعیین هدف
در انجام کارهایتان اعتمادبهنفس داشته و استعدادها و تواناییهایتان را باور داشته باشید. اگر تواناییهایتان را باور کنید با اعتمادبهنفس آن کار را انجام دهید، راحتتر موفق میشوید و پیشرفت خواهید کرد.
برای رسیدن به آنچه میخواهید باید بسیار تلاش کرد، نباید از تلاش ایستاد و همینکه پیگیرانه به مسیر خود ادامه دهیم، ضامن موفقیت است. تلاش و کوشش برای هدفی که برای آن برنامه داشته باشید و طبق برنامه پیش برید.
جک کانفیلد خلق ثروت خلق موفقیت خلق موفقیت و رشد فردی داشتن برنامه
باید در رسیدن به آنچه میخواهید و برای آن تلاش میکنید، نترسید. شهامت در کار یکی از اساس موفقیت است. باید از شکست نیز نترسید و تسلیم نشوید و باشهامت برای کسب موفقیت به مسیرتان با برنامه ادامه دهید.
خود تبریکی به معنای نگاه کردن به کارهای خود و از خود بابت موفقیتها سپاسگزار بودن، است. خود سپاسگزاری به معنی از خودراضی بودن و مغرور بودن نیست. آدمی باید موفقیتهایش را لیست کند و هرازگاهی به آنها نگاه بیاندازد تا هم اعتماد به نفسش بیشتر شود و هم شهامت پیمودن مسیر موفقیت را به دست آورد. تقدیرنامهها و سپاسنامهها را دور نیندازید؛ چراکه دیدن این تقدیر و تشکرها روح آدمی را زنده کرده و به او امید میبخشد.
رسیدن به اهداف رسیدن به رویاها رشد فردی کسب مهارت
آدمی برای کسب موفقیت باید دید و بینش بسیار داشته و اندیشههایی بلند نظرانه در پیرامون تفکرات و اهداف خود داشته باشد. اهداف خود را کوچک نکنید زیرا موفقیت در بلندیها و افقهاست.
در یک کلام رشد فردی یعنی عمل کردن به آموختهها. اگر مطالب بسیاری را یاد بگیرید، در کلاسهای متعددی شرکت کنید، تحت تعلیم بهترین اساتید قرار بگیرید ولی به آنچه که میآموزید عمل نکنید، خودتان را گول زدهاید، شما حرکت نمیکنید، درجا میزنید. بنابراین در جهت اهداف و خواسته هایتان قدم بردارید و از همین امروز تصمیم بگیرید و اهداف خودتان را تعیین کنید و برای به دست آوردن آنها برنامه ریزی و تلاش کنید. سعی کنید همیشه از خودتان برای رسیدن به اهدافتان انتظار داشته باشید .