هدف ما از زندگینامه ها این است که شما از راهی که افراد موفق رفتنه اند آگاه شوید و موانع ذهنی شما از موفقیت رفع شود وبتوانید از الگوی آنها استفاده کنید.و نسبت به مسیری که در پیش دارید چشم اندازی داشته باشید.
آقای محمداسماعیل کاویان آملی سال۱۳۲۸ در خانواده ای پرجمعیت در شهرستان آمل به دنیا آمد.سه برادر ودوخواهر دارد.پدرش در محله خودشان کسب وکار کوچکی داشت وتا قبل از رسیدن به سن مدرسه او به پدرش کمک می کرد . در سن نه سالگی هنگام تحصیل توانست در مغازه بستنی فروشی مشغول کار شود. به دلیل جلب مشتری مجبور بود با صدای بلند تبلیغ کند وشب ها صدایش می گرفت. اما او دست از تلاش نمی کشید وسال بعد روش بستنی درست کردن را آموخت .به تدریج ساخت یخ در بهشت نیز آموخت سال بعد توانست خود محصولش را عرضه کند و کسب درآمد کند.
در تیرماه صاحبان ویلا وخانه های ییلاقی افرادی را به عنوان سرایدار انتخاب می کردند. مادرش نیز از چندین خانه نگهداری می کرد و او به همراه برادر وخواهرهایش در انجام کار کمک می کردند.تابستان سال بعد در اردویی که شرکت نفت برای کارکنان خود برگزار می کرد مشغول به کار شد. محمداسماعیل کاویان آملی بعد از سرو غذا ظرف ها را جمع کرده ومی شست.دوسال به این صورت گذشت. در سال۱۳۴۲زمانی که نوجوان بود دوباره به پدرش کمک می کرد .در آن زمان پدرش ماست چکیده را برای فروش به تهران می برد. او نیز همراهش می رفت و در سال بعد سعی داشت در تهران کاری پیدا کند.
یک روز در کنار خیابان چند کارگر ساختمانی نظرش را جلب کرد هنگامی که ماشینی برای بردن کارگرها آمد او نیز سوار ماشین شد و به محل کار رفت ابتدا صاحب کار او را نپذیرفت. اما بعد از صحبت کردن با محمد اسماعیل متوجه صداقت او شد واستخدامش کرد .
در هفته سوم یکی از کارگران که مسئول ثبت مصالح بود به مرخصی رفت صاحب کار که فهمید او با سواد است مسئولیت را به وی واگذار کرد . تا اینکه کامیون بار سیمان آمد. راننده مدعی بود ۱۲۰گونی سیمان آورده اما او بعد از شمارش متوجه شد ۱۰۰گونی سیمان است .توانست از پس متقاعد کردن دیگران برآید که بعدا متوجه شد همان کارگری که مسئول ثبت را داشته با راننده توانی کرده است .
بعد از سه ماه ساختمان به پایان رسید وصاحب کار دوچرخه ای برای محمداسماعیل به عنوان پاداش خریداری کرد او به صاحب کارش گفت که دوست دارد بازهم به سرکار برود به همین دلیل او را به کارگاه شکلات سازی در چهارراه مولوی معرفی کرد ابتدا صاحب مغازه قبول نمی کرد اما باتعریف هایی که صاحب کار قبلی زد قبول کرد بماند اما به شرطی که خلیفه کارگاه از او راضی باشد .
خلیفه کارگاه اوستا محمد کار پخت وپز را به عهده داشت بعد از روز کاری اوستا محمد ابراز رضایت کرد ومحمد اسماعیل موفق شد درآنجا بماند همه چیز به خوبی پیش می رفت درآمدش کفاف زندگی را می دادفقط جای درس در زندگیش خالی بود .
همزمان حسابرسی چندین مغازه را نیز انجام می داد. با درآمدی که کسب کرد توانست خانه ای در خیابان ایران مهر اجاره کرد وخانواده نیز به تهران آمدند. این بار تصمیم داشت کار بهتری پیدا کند. درآن زمان روحانی با برادرش تولیدی کوچکی ایجاد کرده بود ومربا وترشی تولید میکرد او نیز به آنها پیوست وبا تجربه ای که داشت توانست مشتری زیادی جمع کند.
تعداد افراد خانواده زیاد شده بود با در آمد بدست آمده خانه را عوض کرد سال۱۳۵۵ازدواج کرد وثمره این ازدواج سه پسر است.بعد از ازدواج تصمیم گرفت کار مستقلی ایجاد کند. به سفر حج مشرف شد در آنجا از خدا خواست بتواند کار مستقلی ایجاد کند بعد از بازگشت از سفر به بانک مراجعه کرد تا زمینه های شروع کار را فراهم کند در آن زمان همه چیز حواله ای بود وکلیه مواد اولیه ازطریق حوالجات وزارت صنایع تحویل می شد.
محمداسماعیل کاویان آملی یک کارخانه در جاده قدیم کرج همراه با دوستش اجاره کرد. ساعت سه با موتور سیکلت ب میدان بار می رفتند تا سفارش دهند روزها میشد که بعضی میوه ها در میدان فراوان می شد او این را می دانست صبر می کرد تا قیمت ثابت شود بعد سفارش می داد در رفت وآمد ها به میدان باعث شد برای صاحب کارخانه رازک نیز خرید کند .
شش ماه بعد صاحب کارخانه رازک او را دعوت به همکاری کرد .در این زمان متوجه شد یکی از شرکا حاضر است سهم خود را واگذار کند. سرمایه نداشت تا سهم را خریداری کند اما سعی کرد شرکا را راضی کند تا سود کارخانه را بیشتر کند در قبال این کار آنها نیز او را به عنوان شریک قبول کنند بعد از صحبت های صاحب کارخانه شرکا راضی شدند وکار شروع شد .
زندگینامه آقای محمداسماعیل کاویان آملی زندگینامه افراد موفق
همان زمان متوجه شد کارخانه رب گرمسیر دچارمشکل فروش است با آنها مذاکره کرد وتوانست دوتن رب ازآنها خریداری کند.البته برای فروش رب به مصرف کننده باید آن را رقیق می کردند در قوطی بسته بندی می شد ولی کارخانه خط تولید وبسته بندی قوطی نداشت.
به این نتیجه رسیدند که رب را به درجه استاندارد رسانده و درشیشه تولید کنند ابتدا مغازه دارها از این نوع رب راضی نبودند اما به دلیل قیمت مناسب آن بعد از چند هفته درخواست ها افزایش یافت .توانست مقدار بیشتری رب از کارخانه گرمسیر خریدای کند وسفارشات نیز بیشتر می شد. با سودی که از این کار بدست آمده کارخانه به مساحت هزار متر بنا شد و نام کارخانه را بدر گذاشت ودونوع مربای بالنگ وهویج تولید می کرد. به تدریج زمین های اطراف کارخانه را خریداری کرد وتوانست آنجا را گسترش دهد.
ثروتمندان جهان راه اندازی کسب وکار زندگینامه
در حال حاضر شرکت بالغ بر۵۰نوع محصول مختلف با کیفیت تولید می کند وصادرات خوبی به کشورهای مختلف دارد.او اینگونه ثروت خود را بدست آورد.فرزندانش پس ازتعطیلی مدارس هرسال در کارخانه به او کمک می کردند محمداسماعیل کاویان آملی معتقد است با آمدن فرزندانش رونق بیشتری در کارها ایجاد شده و حالا باید کارهای کارخانه را آنها انجام دهند . در بسیاری از نمایشگاه های خارج از کشور شرکت می کند تا بهترین وجدیدترین بسته بندی را وارد کشور نماید ومصرف کننده را راضی نگه دارد او معتقد است صنعت غذایی ایران مدیون دسترنج کشاورزان است .
اسرار باورهای ثروت ساز بدون سرمایه اولیه بنیانگذار صنایع غذایی بدر