ماهان تیموری

ماهان تیموری

ماهان تیموری

ماهان تیموری

بازاریابی چیست

بازاریابی چیست؟

 

 

بازاریابی چیست؟ در کشور ما بازاریابی کم اهمیت ترین شغل ممکن است;ما به شما آموزش می دهیم که واقعا بازاریابی چیست تا دید خود را باز کرده و به موضوع بهتر نگاه کنید. به عبارت بهتر به هر کسی که در هیچ جا کار نمیدهند;به اجبار برای اخرین راهکار متوسل به اگهی های استخدام بازاریابی میشود;در حقیقت اول باید پرسید که بازاریابی در ایران چه تعبیری دارد؟ بازاریابی در ایران تعریفی مشابه با سفارش گیری دارد; هر کسی که وارد این صنف میشود;تکنیکی قدیمی را برای کسب وکار  پیش میگیرد وان این است:

“مخشو بزن…. بنداز بهش”

اولین چیزی که در کسب وکار سفارش گیری(وبه تعبیر بازار ایران؛بازاریابی) باید یاد گرفت;این است که هر محصولی به درد هر شخصی میخورد;فقط باید صحبت کرد و او را قانع نمود.

اما به راستی تعریف بازاریابی چیست

 

 

شناخت نیازهای یک بازار هدف معین است که با شناخت مزیتهای رقابتی انحصاری و رقابتی سازمان، ارزش بیشتری را در عرضه خود برای خریدار ترسیم مینماید.

میبینیم که در مفهوم بازاریابی;چیزی به نام اقناع به هر قیمتی وجود ندارد;و این مفهموم قبل از ورود بازاریابی مدرن به ایران; وجود داشته است و حالا با ورود این علم(تاکید میکنم مهارت بازاریابی ;کاملا مبتنی بر دانش روز جهانی و مهارتی اکتسابی است) به ایران با تلفیق ان با این روش بی پایه;حالا به افراد اموزش داده می شود به هر قیمتی که شده بتوانند مخاطب را اقناع کنند;حتی اگر این مخاطب بانویی کهنسال باشد که بازنشسته شده است;باید او را قانع کرد تا یک پزرنتر (وسیله ای برای مدیریت وارائه پاورپوینت های اموزشی) بخرد ;و اگر بازاریابی توانایی این کار رانداشته باشد;حتما استعداد این کار را ندارد! اما اشکال کار همین جاست;بازاریابی و فروش یک استعداد ذاتی است یا یک مهارت اکتسابی؟!

در بازار ما همه فکر میکنند که این استعداد ذاتی باید از طرف خداوند هدیه شده باشد و هر کسی این هدیه را نگرفته است،باید از دنیای کسب وکار خارج شود،اما به اعتقاد بزرگان بازاریابی این مهارت کاملا علمی و اکتسابی است;یا باید ان را توسط تجربه از بازار کسب کرد و یا باید پایه های ان را اموخت و با ازمون وخطا در بازار ان را عملی کرد; در حقیقت این مهارت اکتسابی از دو مولفه تشکیل شده:

۱-پایه های علمی

۲-مهارت های تجربی

اما راه قابل توصیه; اموزش دیدن از افرادی است که هردو را کنار هم دارند;و مشخصا ترجیح با مدرسینی است که بدون پایه های علمی وارد بازار شده اند و پس از ان بر حسب نیاز;پایه های علمی را بر پایه مهارت های تجربی کسب کرده اند. این مدرسین نیازهای خود را بر پایه مزیت های مهارت تجربی برطرف نموده اند;به عبارت بهتر میدانسته اند که چه می خواهند و چه نیازی دارند;سپس با تشنگی سیری ناپذیر ان را رافع نموده اند. اما واقعا این پدیده ای که به نام بازاریابی می  شناسیم اگر سفارش گیری(ویزیتوری) است;بازاریابی چیست؟ برای شناخت بازاریاب باید ابتدا هرم قابلیتهای فروش مهدیدادفر و ماهان تیموری را بررسی کنیم ; و بدانیم که بازاریاب و بازاریابی چیست؟

هرم قابلیت های فروش مهدیدادفر و ماهان تیموری

  1. ویزیتور(سفارشگیر)

  2. فروشنده

  3. بازاریاب

  4. بازاریاب مشاور

  5. مشاور مذاکره کننده

۱-ویزیتور

 

 

نخستین پله از قابلیت های فروش است:در این پله معمولا افراد از اعتبار برند استفاده میکنند و تلاش زیادی برای فروش نمی کنند; قاعدتا در این پله مهارت های زیادی نیاز نیست و به تدریج مهارت های ارتباطی به دست می اید.

۲-فروشنده

 

 

در این پله افراد کم کم;به مهارت های فروش دست یافته اند  و می توانند کالاهای خود را بفروشند;به شرطی که مفهوم این تعریف را بدانند: فروش هنر منطبق کردن مزیت های رقابتی بر نیازهای مشتری است نه بر عکس!

۳-بازاریاب

 

 

در این پله افراد باید بدون اتکا به سازمان های خود با توجه بر مثلث ثروت در فروش;بتوانند که محصولات را به فروش برسانند; در حقیقت این افراد که در ششمین شغل پرطرفدار دنیا مشغول فعالیت هستند باید همانطور که از نام ان ها پیداست;بازارهای هدف خود را شناسایی کنند و یا ان ها را ایجاد نمایند!

توضیح پله های چهارم وپنجم در این مقاله جای نمیگیرد و نیازمند توضیحات مفصلی است که باید بعدا مورد بررسی قرار بگیرد.

نکاتی برای تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل

 

 برقراری ارتباط

 

 

کسی که در بخش بازاریابی فعالیت میکند باید بداند که در اولین ارتباط قرار است چه اطلاعاتی را دریافت کند و همچنین باید بداند که لازم است چه اطلاعاتی را به مخاطبان خود انتقال دهد. برای مثال هدف ابتدایی در برقراری ارتباط با مخاطب میتواند درخواست از او برای برقراری یک جلسه کاری باشد و یا اینکه هدف میتواند تنها دریافت اطلاعاتی از مشتری بالقوه باشد.

کنترل زمان

 

 

بازاریاب از همان ابتدا کار و در شروع برقراری ارتباط با مخاطبان خود باید به دنبال مدیریت زمان باشد. هر چقدر که یک بازاریاب بتواند از زمانی که در اختیار دارد بهتر استفاده کند میتواند در نهایت ارتباطات مفید بیشتری را با افراد برقرار کند. استفاده بهینه از زمان و داشتن کنترل در این زمینه میتواند کمک زیادی به یک بازاریاب در راه رسیدن به هدف کند.

دقت در نحوه صحبت کردن

 

 

نحوه صحبت کردن یک بازاریاب بسیار مهم است. بازاریابی که در هنگام صحبت کردن شادابی و سرزندگی را به مخاطبان خود منتقل میکند مطمعناً شانس بیشتری برای موفقیت خواهد داشت. یک بازاریاب اگر میخواد باعث ایجاد اعتماد در طرف دیگر شود باید به نحوه صحبت کردن خود دقت کند. صحبت کردن به صورت شمرده و با صمیمیت میتواند به مخاطب این پیام را منتقل کند که شخص بازاریاب دارای اعتماد به نفس بالایی است و نسبت به محصول و یا خدماتی که معرفی میکند کاملاً مطمعن است.

افزایش اعتماد به نفس

 

 

افزایش اعتماد به نفس در یک بازاریاب باعث میشود که ترس از شکست و شنیدن جواب نه مانع تلاش او نشود. نه شنیدن بخشی جدایی ناپذیر از کار یک بازاریاب است و نمیتوان این موضوع را انکار کرد. بازاریابان باید به این نکته توجه کنند که انها هر چقدر هم که کارشان را خوب انجام دهند باز هم این مردم هستند که تصمیم نهایی را میگیرند و در بسیاری از موارد آنها با توجه به دلایل شخصی خود تصمیم به خرید یا عدم خرید از یک بازاریاب میگیرند. ترس از شکست و نه شنیدن کمکی به یک بازاریاب نمیکند اما اگر بتواند اعتماد به نفس خود را افزایش دهد و نه شنیدن را قسمتی اجتناب ناپذیر از کارش بداند مطمعناً شانس بیشتری برای رسیدن به موفقیت خواهد داشت.

موفقیت یک بازاریاب در گرو برقراری تماس مداوم است

 

 

برقراری تماس زمانی به موفقیت برای یک بازاریاب منجر خواهد شد که دارای استمرار باشد. یک بازاریاب نباید منتظر تماس از طرف مشتریان خود باشد چرا که معمولاً دلایل مختلفی از جمله مشغله کاری باعث میشود که این اتفاق نیافتد پس نماس مداوم با مشتری و احساس مسئولیت در استمرار این ارتباط بسیار مهم است.

این کار باعث ایجاد این احساس در مشتری میشود که شما برای او اهمیت زیادی قائل هستید و مطمعنا نگرش او نسبت به شما مثبت تر خواهد شد. البته مراقب این نکته باشید که تماس های شما نباید به گونه ای باشد که مخاطب شما احساس کند که شما به او نیاز دارید و از سر درماندگی پیگیر ارتباط با او هستید. سعی کنید به عنوان یک بازاریاب ارتباطی صمیمانه به همراه احترام متقابل با مشتری خود برقرار کنید.

 

نتیجه گیری

 

حالا به نظر شما بازاریابی شغل کم اهمیتی است؟

به نظر شما استعدادی ذاتی است یا مهارتی اکتسابی؟

با یافتن مرشد در مسیر بازاریابی ایا نمی توان نتایج بهتری کسب کرد؟

با توجه به اینکه هر دقیقه اموزش ممکن است افراد را تا ۱۰۰دقیقه در کسب وکار پیش بیندازد،ایا ضرورتی برای اموزش این مهارت میبینید؟

چنانچه موفق به اتمام این مقاله در مدت زمان تخمینی نشده اید به سایت تست تندخوانی مراجعه نمایید

خواهشمندیم با دیدگاه سازنده خود ما را در ارائه هرچه بهتر مقالات یاری نمایید

تیم آموزشی ماهان تیموری

نویسنده: ماهان تیموری – سینا کنعانیان

ارائه دهنده ی آموزش های کسب و کار ، کارآفرینی و بازاریابی الکترونیکی , اعتماد به نفس ,بازاریابی , رسیدن به هدف ,مدیریت

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.