ماهان تیموری

ماهان تیموری

ماهان تیموری

ماهان تیموری

کارمندان میتوانند مدیر شوند اگر…

با سلام خدمت دوستان خوبم امیدوارم هر جای ایران و جهان که هستی حالت عالی و پر از انرژی باشی.امروز میخواهم در مورد چند نکته مهم با شما صحبت کنم و از شما میخواهم به این موضوع دقت کنید. همچنین میخواهم در مورد کارمندان صحبت کنم. دوست من ساختار مغز همه انسان ها شبیه به هم است و همه انسانها به صورت یکسان از مغز خود استفاده میکنند.

تفاوت بین کارمندان و مدیران

 

کارمندان میتوانند مدیر شوند مگر اینکه شخصی نابغه نباشد. منظورم این است که اگر شما یک کارمند هم که باشی به اندازه یک مدیر از مغز خود استفاده میکنید و بر عکس اگر یک مدیر هم باشید به اندازه یک کارمند از مغز خود استفاده میکنید با این تفاوت که مدیران به ص ورت هدفمند از مغز خود استفاده میکنند و کارمندان به صورت بی هدف این کار را انجام میدهند. مدیران در یک دورهزمانی تمرکز خود را بر این موضوع متمرکز کرده اند که یک بیزینس را ایجاد و رشد دهند در حالی که کارمندان معمولا با مشکلات و حواشی درگیر هستند.

برخی از من میپرسند که چگونه توانستی در این سن کم به موفقیت برسی و من جواب میدهم زمانی که هم سن و سال های من دنبال تفریح و حاشیه بودند من تنها به موفقیت و کار فکر میکردم و به دنبال ان بودم و به همین دلیل این نتیجه را گرفتم و همه میتوانند این نتیجه را بگیرند و من بارها ای نموضوع را گفته ام. تنها کافی است تمرکز ذهن خود را بر این مسئله بگذارید.

همه کارمندان میتوانند مدیر شوند

 

 

من میگویم همه کارمندان میتوانند مدیر شوند چرا که به این موضوع اعتقاد دارم و در مورد آن مطالعه کرده ام. این جمله را بر اساس تجربیات و مطالعات خودم میگویم. در تعدادی از کتابها به اشتباه گفته شده است که برخی از اافراد باید کارمند باقی بمانند. از نظر من این جمله اشتباه است و همه کارمندان میتوانند تبدیل به مدیر شوند و در این بین فقط میزان سختی متفاوت است. بعضی ها ازنظر شخصیتی به یک مدیر نزدیک نیستند و باید این شخصیت را در خود بسازند. مدیر شدن برای این افراد یک مقدار سخت تر است و در طرف مقابل برخی ها ذاتاً مدیر به دنیا امده اند و این افراد اصلا اشتباهاً کارمند شده اند. پس تمام کارمندان میتوانند تبدیل به مدیر شوند و فقط مقدار سختی برای رسیدن به ان تفاوت دارد.

5 نکته طلایی برای مدیریت مالی زندگی کارمندی کارمند بودن

تقسیم انسانها بر اساس پول و زمان

 

 

ممکن است از من بپرسید که اقای تیموری با این حرفی که شما میزنید خب همگی به مدیر تبدیل خواهند شد؟ در جواب باید بگویم که باور کن قرار نیست همه تبدیل به مدیر شوند. مگر چند درصد افراد این اموزشها را میبینند و دوست دارند که مدیر شوند. باور کنید خیلی از افراد کارمندی را پذیرفته اند و به همین دلیلی است که رشد نمیکنند و مدیر نمیشوند. این افراد تعداشان زیاد است.

من افراد را از نظر زمان و پول به سه دسته تقسیم میکنم. ۱% از انسانها زمان ۹۶% از انسان های دیگر را میگیرند و در مقابل پول ناچیزی پرداخت میکنند. ۳% انسانها زمانشان را صرف خودشان کرده و میتوانند پولی را به دست بیاورند. و ۹۶% انسانها زمان خود را در اختیار دیگران میگذارند و در مقابل ان پول ناچیزی درسافت میکنند. این ۹۶% کارگران و کارمندان هستند. به همین دلیلی است که بعضیها مازراتی دارند چرا که این افراد جزء کسانی بودند که اقدام و عمل کردند.

کارمندان کارمندی مدیر مدیر بودن مدیر شدن مدیر شدن کارمندان مدیریت

زندگی کارمندی

 

 

دوستان من کارمند بودم و زندگی کارمندان را دیده ام. یک روز زندگی انها را برای شما شرح میدهم و شما بگویید که ایا اشتباه میکنم و یا خیر. صبح ساعت ۵-۶ از خواب بیدار میشود و با احساس ناراحتی به آینه نگاه میکند که صبح شده است و باید به سر کار برود و بعد از ان با احساس نارحتی لباس خود را میپوشد. در خانه و یا مسیر صبحانه مختصری خواهد خورد و به سر کار میرود.

به اجبار کارها را انجام میدهد و شخصی که مدیر است به او دستورات مختلفی میدهد و این شخص در تمام طول روز منتظر پایان ساعات کارذ است چرا که از کار لذت نمیبرد. منتظر پایان ساعت کاری خود است که بتواند از ان محیط فرار کرده و به خانه خود برگردد. چند ساعت پای تلویزیون و شبکه های اجتماعی بنشیند تا خسته شود و بخوابد و فردا باز هم همین موضوع تکرار میشود. نوعی روزمرگی و تکرار که تنها اگر درامد خوبی داشته باشد میتواند پنجشنبه و جمعه وقتی را برای تفریح کم خرج خود در نظر بگیرد. من این موضوع را درک کرده ام.

اکثر کارمندان توانایی هایی که دارند خورد میشود چرا که انها دیده نمیشوند. چون در محیطی که کار میکنند هر چقد هم که انرژی بگذارند دیده نمیشوند. و به همین دلیلی پس از مدتی علاقه خود به کار کردن را نیز از دست میدهد. کافی است ۴ ماه حقوق این افراد پرداخت نشود و به تعویق بیافتد. در این صوت زندگی این افراد مختل میشود و مجبور هستند برای مثال ۵۰۰ هزار تومان از اطرافیان خود قرض کنند. شما در مورد این جملات قضاوت کنید که آیا درست میگویم و یا خیر.

ارزش پول در مقابل ارزش شخص

 

 

میخواهم یک جمله طلایی برای شما بگویم. این جمله را به ذهن خود بسپارید. هر گاه دیدید پول یک ادم از خود یک آدم ارزش بیشتری دارد بدانید که ان آدم مهارت لازم را ندارد. خیلی از کارمندان قدیمی اینطوری هستند. توانسته اند خانه ای بخرند و مبلغی نیز به عنوان پس انداز در اختیار دارند. اما دیده میشود که این پول هیچ کمکی به انها نمیکند چرا که مهارت های لازم را ندارند. اینجا است که گفته میشود ارزش پول از خود شخص بیشتر است.

برای مثال زمانی که بخواهند بروند و در جایی شریک شوند ممکن است به انها گفته شود شما برای شراکت کافی است که پولت را بیاوری و لازم نیست خودت بیایی. دلیلی این موضوع هم این است که این افراد مهارت ها و توانایی های خوبی ندارند. بسیاری از کارمندان را دیده ام که در طی سالیان طولانی در محیط کاری خود تنها کارهای تکراری را انجام داده اند. و اگر این افراد بخواهند از این لاکی که برای خود ایجاد کرده اند بیرون بیاییند باید زحمت بیشتری بکشند.

آرزوهای کارمندی

 

 

من در چهار راه ولیعصر موسسه ای دارم و در وسط کوچه سازمان بازنشستگی قرار گرفته است. من رفتم با بازنشسته ها صحبت کردم از انها پرسیم از شرایط راضی هستید و آنها جواب منفی میدادند. از انها پرسیدم اگر به بیست سال قبل برگردی بازهم کارمند میشوی؟ باز هم جواب منفی میدادند و میگفتند که به دنبال کار دیگری میرفتند. اکثر بازنشسته ها این رویا را دارند که ای کاش ما یک خانه دیگر داشتیم و ان را اجاره میدادیم تا پول بیشتری میگرفتیم.

اکثر کارمندان دوست دارند درامدشان دوبرابر شود و جالب اینجاست که این خواسته در طی چند سال عملی میشود و تقریبا بعد از چند سال حقوق کارمندان دوبرابر میشود اما تغییری در زندگی آنها اتفاق نمی افتد و همیشه در حسرت دو برابر شدن مجدد حقوقشان هستند. من میگویم که بیایید برای خودتان کار کنید. اگر شما هم کارمند هستید با یک تصمیمگیری و یادگیری راه کارها و در نهایت تلاش میتوانید زندگی خود را عوض کنید و  به یک مدیر و کارآفرین موفق تبدیل شوید که تعدادی کارمند دارید و دیگر دغدغه مالی نخواهید داشد.

مهارت های خود را افزایش دهید

 

 

چند راهکار را برای تبدیل شدن شما از یک کارمند به مدیر موفق را در ادامه توضیح میدهم. در ابتدا گفتم که هروقت دیدید ارزش پول یک شخص بیشتر از خود او است بدانید که آن شخص فاقد مهارت است. پس تا جایی که میتوانید در اقتصاد آزاد مهارت خود را افزایش دهید. برای مثال زمانی که ساعت کاری شما تمام میشود به جای اینکه پای تلویزیون و شبکه های اتماعی بنشینید بروید و در مورد کسب و کار های مختلف تحقیق کنید. بیزینس های مختلفی را مورد بررسی فزار بدهید و مطمعن باشید در بین تعداد زیاد بیزینسی که وجود دارد حداقل یکی از انها به درد شما خواهد خود و میتواند شما را به استقلال و فراوانی مالی برساند. پس سعی کنید اطلاعات خود را افزایش دهید.

ترس خود را کنار بگذارید

همچنین باید ترس خود را کنار بگذارید من تعداد زیادی از کارمندان را دیده ام زمانی که میخواهد از محیط کارمندی خود خارج شوند دچار ترس زیادی میشوند انگار که قرار است در دیگ آب جوش بیافتند و عذاب زیادی بکشند. من نمیگویم که تبدیل شدن به مدیر سختی ندارد . و لی مطمعن باشید وضعیت شما از وضعیت کارمندی که در حال حاضر دارید بدتر نخواهد بود. سختی ها بعد از چند ماه به پایان خواهند رسید پس ترس خود را کنار بگذارید.

مراحل تبدیل شدن به مدیر

 

 

 

من گفتم که انسانها به سه دسته تقسیم میشوند: ۱% از انسانها زمان ۹۶% از انسان های دیگر را میگیرند و در مقابل پول ناچیزی پرداخت میکنند. ۳% انسانها زمانشان را صرف خودشان کرده و میتوانند پولی را به دست بیاورند. و ۹۶% انسانها زمان خود را در اختیار دیگران میگذارند و در مقابل ان پول نالچیزی درسافت میکنند. این ۹۶% کارگران و کارمندان هستند. اگر کارمند هستید در ابتدا باید تبدیل به افرادی شوید که جزء گروه ۳% هستند. یعنی افرادی که برای خودشان کار میکنند. این کار شاید کمی سخت باشد اما ارزشش را دارد و خیلی زیبا است. بعد از اینکه شما جزء گروه ۳% قرار گرفتید مرحله بعدی تبدیل شدن شما به افرادی است که در گروه ۱% قرار دارند.

هوش مالی مانند یک عضله است

 

 

دوستان من همیشه به شما گفتم که هوش مالی خود را افزایش دهید در این صورت است که راهکارها خیلی راحت تر برای شما عملی خواهند شد هوش مالی مانند عضلات بدن است. به کسانی که به باشگاه رفته اند و اندام انها توجه کنید، این افراد میتوانند مولتی میلیاردر شوند چرا که یاد گرفته اند بر روی عضلات خود کار کنند پس میتوانند یاد بگیرند که چطور روی هوش مالی خود نیز کار کنند و ان را تقویت کنند. شما روز اولی که به باشگاه میروید بدنتان درد میگیرد. و اذیت میشوید و روز اولی هم که بخواهید زندگی مالی خود را عوض کنید ممکن است به دلایلی مانند ندانستن راهکارها اذیت شوید. ولی با گذشت زمان و با مطالعه و تحقیق بیشتر و زمانی که اموزش میبینید قادر خواهید بود که فرصتها را پیدا کنید. پس رو عضلات هوش مالی خود کار کنید.

شما میتوانید موفق شوید

 

 این نکته را بدانید که شما میتوانید از خیلی از میلیاردرها موفقتر شوید. شاید اصلا شما یک نابغه باشید که این اتفاق برای شما افتاده است و تبدیل به یک کارمند شده اید. هیچ کارگری را ندیدم  زمانی که از شرایط کارمندی خود با علم و تحقیق خارج شده است شرایطش بدتر شده باشد. من برای ۱۰۰ هزار نفر تا به حال سخنرانی کردم و از همه انها پرسیدم که آیا کارمندی را دیده اید که با علم و تحقیق از شرایط کارمدی خود خارج شود و شرایطش بدتر شود؟ تا به حال هیچ کسجواب نداده و نگفته است که چنین موردی را دیده است.

نتیجه گیری

اگر با علم کارمندی خود را رها کنید میتوانید زندگی خود را بسازید. مطمعن شما اگر کارمندی را رها کنید شرایط بدتری را تجربه نخواهید کرد چرا که شما در حال اموزش دیدن هستید. همین الان این مطلب را برای یکی از دوستان که خود که کارمند یا کارگر هستند و برای شخص دیگری کار میکنند بفرستید. همین مطلب شاید آنها را از کارمندان میتوانند مدیر شوند تبدیل کند.

شاد و پیروز و سربلند باشید.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.